نسخه چاپي
ارسال به ديگران
توجه به توليد دانش بنيان، كليد حل مشكل اقتصادي كشور
دكتر عادل آذر
نامگذاري مدبرانه مقام معظم رهبري در پيام نوروزي ايشان، افق پيش روي كشور در سال جديد را براي مسئولان، مديران و مردم ترسيم نمود. در يك دهه اخير كه مقام معظم رهبري با آينده نگري و اشراف بر مسائل ملي، منطقهاي و جهاني، نيازهاي مهم و اساسي كشور را براي رسيدن به تعالي و توسعه در قالب شعار سال مطرح ميفرمايند، همواره بر حل مسائل اقتصادي و بهويژه توليد و اشتغال تأكيد داشتهاند. اين موضوع در پيام نوروزي ايشان چنين بيان شد: "در اين چند ساله، بنده براي شعار سال، "توليد" را عمدتاً محور قرار دادهام با يك "قيدي"، با يك "خصوصيتي"؛ علت هم اين است كه توليد، كليد حل مشكل اقتصادي كشور است."
با ورود به هزاره سوم و در طليعه قرن پانزدهم هجري شمسي، "توليد و اشتغال دانش بنيان" بهعنوان جريان مسلط بر رشد و توسعه اقتصادي كشورها به يك پيشران پارادايمي تبديل شده است. بر اساس آمارهاي برخي سازمانهاي بينالمللي، متوسط رشد اقتصاد ديجيتالي و داده بنيان در جهان حدود ۸ درصد بوده و اين رقم در دوره همه گيري ويروس كرونا رشد بيشتري نيز داشته است.
در حال حاضر عليرغم توسعه علمي كشور طي سالهاي پس از انقلاب اسلامي و كسب رتبه شانزدهم در توليد علم و برخورداري از سرمايه انساني آموزش ديده، جايگاه ايران در اقتصاد جهاني ديجيتال و دانش بنيان جايگاه مناسب و درخور شأن جمهوري اسلامي نميباشد.
درحالي كه سهم توليدات دانش بنيان از كل توليد ناخالص داخلي در آمريكا ۱۲ درصد، چين ۲۷ درصد، ژاپن ۱۹ درصد، آلمان ۲۳ درصد، كره ۲۹ درصد و هند ۱۶ درصد ميباشد، در ايران عليرغم وجود بيش از ۶۷۰۰ شركت دانش بنيان، سهم آنها در توليد ناخالص داخلي فقط نيم درصد است. علاوه بر اين، بر اساس شاخص اقتصاد دانش بنيان (KEI) كه يك معيار جهاني براي سنجش كشورهاي مختلف از نظر درصد رشد اقتصاد دانش بنيان است، رتبه كشور ما در اين زمينه ۹۴ ميباشد كه جايگاه مناسبي حتي نسبت به برخي كشورهاي كوچك آسيايي مثل تايوان نيز نميباشد.
براي اثرگذاري در اين حوزه، زنجيره درهم تنيدهاي از عوامل و سازوكارها بايد با يكديگر هم راستا شده و در قالب يك نظام منسجم مديريت نوآوري در كشور بازتعريف شود. در شرايط كنوني، تقاضا براي محصولات دانش بنيان در كشور وجود دارد، نهادهايي از قبيل شركتهاي دانش بنيان، پاركهاي علم و فناوري، مراكز رشد و بهطور محدودتري، مراكز تحقيق و توسعه نيز در كشور فعال هستند، اما بهطور كلي نه تنها از نظر كميت و كيفيت چالشهايي در اين زمينه وجود دارد، بلكه مهمتر از آن، فقدان يكپارچگي ميان اين نهادهاي نوبنياد موجب شده است تا روابط هم افزايي ميان آنها شكل نگرفته باشد.
بي دليل نيست كه يكي از مطالبات مقام معظم رهبري در طليعه سال جديد، دو برابر كردن شركتهاي دانش بنيان و حمايت و ساماندهي به آنها اعلام شد. توجه هميشگي مقام معظم رهبري بر توسعه اقتصاد دانش بنيان، فرصت مغتنمي براي جامعه علمي و اقتصادي كشور است تا به اين رشته فعاليت نوين كه بدون شك موتور محرك اقتصاد جهاني در دهههاي آينده است و زمينه ساز عزت و اقتدار ملي و اقتصادي كشور خواهد بود، نه بهعنوان يك انتخاب، بلكه بهعنوان يك ضرورت حياتي و اجتناب ناپذير نگاه كرده و براي توسعه آن با برنامهريزي وارد عمل شود.
بر پايه مطالعات آينده پژوهي، قابل پيش بيني است كه در افق زماني نه چندان دور، تقسيم كار جهاني متحول خواهد شد و طبقه بنديهايي از قبيل "توسعه يافته/ درحال توسعه" به تقسيم بندي جديد كشورهاي "مغز/ دست" يا "يقه سفيد و يقه آبي" جايگزين شود. در تقسيم بندي جديد كشورهاي متكي بر اقتصاد دانش بنيان، با توليد و فروش دانش و محصولات دانش محور با سطح رفاه و بهره وري بالاتر بهعنوان "مغز" و كشورهاي جامانده و بيبهره از اقتصاد دانش بنيان بهعنوان "دست" درگير در توليدات سنتي منبع بر، آلوده ساز محيط زيست با بهرهوري و سطح رفاه عمومي كمتر انجام وظيفه خواهند نمود.
براي استفاده از فرصتهاي موجود و گذار از اقتصاد سنتي به اقتصاد دانش بنيان لازم است كه بهطور همزمان نظام برنامهريزي و نظام آموزش عالي كشور مشتركاً چالشهاي پيش روي اين روند را شناسايي و براي آن چاره جويي نمايند. يكي از مهمترين چالشهاي اين موضوع، شكل گيري نظام ملي نوآوري كشور و تشكيل زنجيره ارزش آفرين دانش بنيان و اتصال آن به زنجيره ارزش توليد و اشتغال كشور است.
بايد اين واقعيت را پذيرفت كه موتور محركه اقتصاد، توليد و اشتغال دانش محور در سه مؤلفه شكل دادن به نظام ملي نوآوري، آموزشهاي مهارت محور چند رشتهاي و تربيت سرمايه انساني كارآفرين و انجام پژوهشهاي كاربردي، مسأله محور چند رشتهاي مورد نياز براي توليد و اشتغال دانش بنيان در كنار تأمين زيرساختهاي علمي، فني، حقوقي و مالي لازم براي توسعه كارآفريني دانش بنيان ميباشد. نقش آفرينان توليد و اشتغال دانش بنيان معمولاً سرمايههاي انساني جوان و آموزش ديدهاي هستند كه عليرغم توانمندي علمي، فاقد سرمايه، ابزارها و امكانات لازم براي تبديل دانش به ارزش و تجاري سازي آن هستند.
تسهيل در فرآيند تبديل دانش به ارزش نيازمند حمايتهاي فني، مادي و معنوي نظير تأمين سرمايه و امكانات فني، و از همه مهمتر، تأمين و تضمين حقوق مالكيت معنوي و عدم مواجهه با رقباي دولتي است، كه خود مستلزم مناسب سازي فضاي كسب و كار براي تسهيل در توسعه شركتهاي دانش بنيان است.
چالش ديگر موجود در اين مسير، مديريت تعارض منافع كسب و كارهاي سنتي و نوين و همساز و همنوا كردن و برقراري توازن و تعادل منطقي ميان كاركردهاي كسب و كارهاي سنتي و دانش بنيان و انسجام و پيوند زدن زنجيرههاي ارزش آنها با يكديگر است.
بايد اذعان نمود كه كسب و كارهاي دانش بنيان به دليل داشتن ظرفيت اشتغالزايي پايدار كار شايسته مستقيم و غيرمستقيم، بهرهوري بالا، نهتنها موجب تسريع و تسهيل و افزايش توليد و توزيع كالا و خدمات در تأمين نيازهاي داخلي ميشود، بلكه موجب كارآمدي در تمام بخشهاي اقتصادي كشور شده و زمينه ورود به بازار جهاني و پيوند خوردن با زنجيرههاي توليد جهاني را نيز فراهم ميسازد.
مؤسسه عالي آموزش و پژوهش مديريت و برنامهريزي در دوره جديد مديريت خود در راستاي پيمودن گام دوم انقلاب، با درنظر گرفتن اين نكته كه بر اساس مفاد اساسنامه آن كه نقش مؤسسه را در جايگاه اتاق فكر دولت و نظام برنامهريزي كشور در حوزه مديريت و توسعه معرفي نموده است، با تكيه بر اسناد بالا دستي نظام و رهنمودهاي مقام معظم رهبري براي تحقق شعار "توليد، دانش بنيان، اشتغال آفرين"، مأموريت خود را بهعنوان "انديشگاه مديريت و برنامهريزي توسعه همه جانبه و پايدار دانش بنيان، استقرار نظام حكمراني متعالي و توانمند سازي سرمايه انساني دولت و دستگاههاي اجرايي از طريق فعاليتهاي آموزشي، پژوهشي، مشاورهاي و نظارتي" تعيين نموده است و با چشم انداز "نقش آفريني در قالب يك مؤسسه پيشرو و سرآمد در مطالعات و آموزشهاي حكمراني با مرجعيت علمي در حوزه مديريت و برنامهريزي توسعه دانش بنيان"، تمامي فعاليتهاي آموزشي، پژوهشي، مشاورهاي و نظارتي خود را در سال جديد در راستاي تحقق شعار سال مقام معظم رهبري، بر توسعه پژوهشهاي مسأله محور كاربردي و چند رشتهاي متمركز بر موضوعات "اقتصاد دانش بنيان"، "توسعه و ارتقاء توليد" و "اشتغال بهويژه اشتغال دانش بنيان" متمركز نموده است.
در حوزه فعاليتهاي آموزشي نيز مؤسسه با چشم انداز دستيابي به جايگاه يك "مدرسه حكمراني پيشتاز و سرآمد" و به منظور گذار نظام آموزشي نسل اول و دوم به نسل سوم و چهارم (دانشگاه كارآفرين و مسئول در مقابل جامعه)، تمركز فعاليتهاي آموزشي خود را بر نيازسنجي، طراحي و راه اندازي دورههاي تخصصي رسمي، دورههاي مهارت محور پودماني چند رشتهاي كوتاه مدت و بلند مدت براي توانمند سازي و دانش افزايي سرمايه انساني دولت و آموزش و تربيت مديران عالي و مياني دستگاههاي اجرايي در راستاي تحقق شعار سال مقام معظم رهبري يعني توليد و اشتغال دانش بنيان قرارداده است.
علاوه بر آن با توجه به آنكه در حال حاضر سه پروژه ملي انجام مطالعات و طراحي " فاز اول برنامه هفتم توسعه"، طراحي و تدوين "نقشه راهبردي صنعتي و ارتقاء توليد داخلي" و "مديريت مالي عمومي هوشمند با رويكرد اصلاح ساختار بودجه كشور" در اين مؤسسه درحال انجام است، مؤسسه در طراحي هر سه سند مذكور توجه ويژهاي براي تحقق رهنمودهاي مقام معظم رهبري داشته و طراحي اين اسناد را با رويكرد محوري، "پيشرفت و عدالت مبتني بر توسعه دانش بنيان و اشتغال آفرين" مورد نظر قرار داده است.
اميد است در راستاي تحقق شعار سال مقام معظم رهبري در سال ۱۴۰۱ همه مسئولان، مردم و دستگاههاي اجرايي، آموزشي و پژوهشي كشور با اهتمام جدي بر توليد دانش بنيان با رويكرد اشتغالزايي، كه راهبرد اصلي براي تحقق اقتصاد مقاومتي، رسيدن به استقلال اقتصادي و قطع وابستگيهاي آزار دهنده در حوزه اقتصاد و معيشت مردم است، حماسهاي ديگر را بيافرينند.
• مشاور رئيس جمهور و رئيس مؤسسه عالي آموزش و پژوهش مديريت و برنامهريزي
تاريخ: 1401/02/11 | ساعت: ١٠:٤٥ | شناسه: ١٧٤٤٢ | تعداد نمايش: 447